۱۳۹۴ مرداد ۴, یکشنبه

اعلام ضمنی حکومت نظامی در بهارستان. گام بعدی جنبش معلمان چگونه برداشته خواهد شد؟



بعد از تجمعات معلمان در 10 اسفند، 27 فروردین و 17 اردیبهشت در مقابل مجلس و اداره کل شهرستان ها، واکنش حاکمیت به این تجمعات همراه با مدارا بود؛ مدارایی که با گرفتن عکس و فیلم از معلمان، از پشت شیشه ها و بام ها برای ایجاد هراس در آنها همراه بود. به محض پایان امتحانات خرداد و رفع نیاز آموزش و پرورش از همکاری معلمان، دستگیری ها آغاز شد. نخست علی اکبر باغانی عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان را به زندان رجایی شهر منتقل کردند. سپس در6 تیرماه اسماعیل عبدی دبیر کل کانون را به زندان اوین احضار نمودند. وی مدتی در انفرادی بود و بعد به بندعمومی فرستاده شد.
معلمان در اعتراض به این بازداشت ها روز 31 تیر را تعیین کردند تا با تجمع سکوت در مقابل مجلس، آزادی پنج معلم دربند (در حوزه صنفی) راخواستار شوند.
در این روز پرده تازه تری از درجه خشونت حاکمان نسبت به مطالبات حداقلی معلمان رونمایی گردید. تمامی ورودی های منتهی به بهارستان!! مملو از نیروهای امنیتی، انتظامی ولباس شخصی ها یی بود که می بایست از پیوستن معلمان و تجمعشان مقابل خانه ملت!! جلوگیری کنند.
زمین مقابل مجلس را کنده و ظاهرا برای ساخت و ساز آماده شده بود اما در واقع مانع تراشی برای تجمع بود، چیزی که فرهنگیان و بازنشستگان به کرات با این صحنه در مقابل مجلس برخورد داشته اند.
بازداشت معلمان از همان ابتدا آغاز شد. دسته دسته معلمان را با ضرب و شتم و حمله گروهی به داخل ون ها می بردند و از همان جا راهی " پلیس امنیت خیابان وزرا " می کردند. همچنین گروهی از فرهنگیان کُرد که با لباس محلی آمده بودند دسته جمعی بازداشت شدند. رفتار لباس شخصی ها به شدت خشن بود و نیروهای انتظامی هم از تجمع چند نفر، حتا برای چند لحظه، نیز جلوگیری می کردند. معلمان جوانتر در کنار بازنشستگان سالخورده، شعار " نترسید ما همه با هم هستیم " را سر می دادند.
زنان نیروی انتظامی مادام با معلمان زن درگیر بودند و مانع تجمع شان می شدند و بین آنها بحث درمی گرفت. نکته جالب توجه این که اکثرشان در بحث با معلمان یک مسئله را آموزش دیده بودند و می گفتند " شما دنبال چه حقی هستین؟ ساعت کارِتون کمه و کلی هم تعطیلی دارین ". حضور پر رنگ زنان بار دیگر نشان داد که بیم وهراس رژیم از بالندگی زنان بی دلیل نیست.
به این ترتیب  کانون صنفی معلمان این حرکت را با انسجام از مدت ها پیش در فضای مجازی برنامه ریزی کرده و حتا جمعیت شرکت کننده از تهران و دیگر شهرها را برآورد کرده بود که با واکنش شدید وزارت کشور دولت تدبیر و امید مواجه گشت. همچنین نیروهای حراست آموزش و پرورش در میان معلمان به حد وفور گشت می زدند. در پایان با توجه به شرایط پلیسی تعدادی از معلمان در خانه یکی از اعضا جمع شده و قطعنامه پایانی کانون را خواندند که شامل مطالبات فرهنگیان و آزادی معلمان در بند بود.
در این روز 380 نفر را بازداشت کردند. نیروی انتظامی قصد آزادی تعدادی از زندانیان را داشت که همگی تصمیم می گیرند تا آزادی همه بازداشتی ها، زندان را ترک نکنند و اعلام می کنند" یا همه با هم آزاد شویم یا هیچ کس". حتا از خوردن غذا نیز امتناع می ورزند. تا غروب همه زندانیان آزاد شدند اما قطعا احضار و بازجویی برخی از فعالان ادامه خواهد داشت.
با توجه به وقایع اخیر، این روی سکه ی توافق هسته ای سرآغازی است برای گشوده شدن بازار ایران به روی سرمایه گذاران خارجی، خصوصی سازی، تعدیل ساختاری و... و روی دیگر آن سرکوب و بازداشت فعالان سیاسی و صنفی و... و ادامه سیاست های اختناق آمیز گذشته می باشد که از سال 57 وجود داشته است.
با توجه به مشکلات معلمان، کارگران، پرستاران و بیکاران، برخی توافق هسته ای را جشن گرفتند زیرا چشم برعملکردهای سرکوبگر حاکمیت بسته و آنها را فقط به جریان دلواپسان منتسب کردند. آنچه به وضوح آشکار می شود هماهنگی جناح های مختلف حاکمیت است در پیش برد منافع اقتصادی و سرکوب جنبش های اجتماعی.  
اما جنبش معلمان گام به گام و در مواجهه با انواع  ترفندها و وعده وعیدها تجارب ارزشمندی را کسب نموده که راهنمای مراحل بعدی جنبش خواهد بود. اوج دستگیرهای وحشیانه وتوهین و تحقیر ماموران ولباس شخصی ها بهت وحیرت ان بخش از معلمانی را که هنوز توهم کنارآمدن با حکومت را داشتند بر انگیخته بود. جمله سگ زرد برادر شغال است به کرات شنیده می شد.
این مرحله از جنبش معلمان بار دیگر ثابت کرد که دل بستن به رفرم وتکیه به بخش هایی از حاکمیت وادامه اعتراض سکوت!!! جز هدر دادن توان جنبش و به تعویق افتادن حصول مطالبات و زمان دادن به بازپروری نیروهای سرکوبگران حاصلی نخواهد داشت. زمان آن رسیده که تدارک اعتصابات گسترده و سراسری برای سال تحصیلی آینده دیده شود.                                                                                                                                                       
                                                                                                                             تریبونی برای زنان چپ

                                                                                                                                   31 تیر 1394

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر