۱۳۹۴ دی ۱۶, چهارشنبه

به یاد مادر بهکیش



ایا میتوان گفت از میان ما رفته است؟ ایا میتوان اندیشید که دیگر نیست؟
نه،ماندنیست.ماندنیست تا طلوع خورشید ازادی ورهایی انسان.
مادر بهکیش نماد یک اندیشه پویا وجوشان است.چگونه میتوان اندیشه را خاموش کرد؟ چشمان پر فروغی که یک دم از نظاره وتفکر باز نایستاد وهمواره بر ما مینگریست ومینگرد تا یادمان باشد :باید به پیش رفت.نباید لحظه ای درنگ کرد.
او یادمان داد  که همیشه میتوان خندید.میتوان برای ذره ای اگاهی ،برای اندکی نزدیکی وتفاهم،برای قدمی ولو کوچک به سوی رهایی،دست وپایکوبی به راه انداخت.  .
او برگور نا پیدای عزیزانشان مویه وزاری نکرد.او خم نشد تا  ماایستادن را بیاموزیم.
انقدر بزرگ زندگی کرد که حتی رفتنش هم هراس بر دل ناپاکان انداخت.چرا که انان هم هراسشان از نرفتنی هاست..
زند بال  وپر زنو ان کبوتر و سوی میهن اید....اوایی  که او را بدرقه کرد بی انکه رفته باشد. راهشان پر رهرو.
تریبونی برای زنان چپ

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر